بزرگترین آرزویم سلامتی مردم استمحمود شهریاری از مجریان خوشخنده تلویزیونی است که برنامه پربیننده «وقتمون کمه» را همراه کاظم احمدزاده،
به عهده دارد و در ماه رمضان هم دوباره به ضیافت خانه روزهداران آمده
است. به گفته خودش بیش از یک دهه است که در برنامههای ماه مبارک رمضان
حضور دارد و به نوعی پای ثابت اینگونه برنامهها به حساب میآید. با محمود
شهریاری در روزنامه جامجم از حضور دوبارهاش در برنامههای رمضانی و
همچنین برنامه وقتمون کمه گفتوگو کردهایم که پیشرو دارید.
تاکنون در چند ماه رمضان برنامه داشتهاید؟به
این مساله فکر نکردهام. شاید بیش از یک دهه حضور داشتهام یکی از
همشهریهای ما به ژاندارمری رفته بود. زمانی که از او میپرسند چند تا بچه
داری در جواب آنها میگوید 8 تا. هنگامی که به منزل میرود و این موضوع را
به همسرش میگوید که در جواب آنها گفتم 8 تا و بعد از شمارشم دیدم درست
گفتهام. (میخندد) حالا این قضیه من است. میگویم 10 تا و فکر کنم زمانی
که شمارش کنم، درست حدس زده باشم.
کارهای مناسبتی شما در ماه رمضان بیشتر شاد است. چگونه به این ویژگی رسیدید؟از
اینکه چنین مطلبی را از زبان شما به عنوان یک خبرنگار جوان میشنوم،
احساس خرسندی دارم، چراکه اگر به تاریخچه جشن رمضان در صداوسیما در سالهای
خیلی قبل اشاره کنیم، میبینیم برنامههای رادیویی و تلویزیونی (آن زمان
بیشتر از یک شبکه رادیویی و 2 شبکه تلویزیونی وجود نداشت) در ماه مبارک
رمضان جدی، رسمی و موسیقیهای به کار برده شده بسیار سنگین بود. به یاد
دارم آن زمان آقای محمد هاشمی (رئیس سازمان آن زمان) وقتی با حضرت امام
دیداری داشتند، امام خطاب به ایشان گفتند: «در ماه مبارک رمضان چه اتفاقی
رخ میدهد که فضایی کاملا خشک و رسمی از ابتدای ماه رمضان تا زمان شبهای
احیا و ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین در برنامههایتان حاکم میشود؟ دلیلی
ندارد برنامهها بدون انعطاف برگزار شود.» و به نظرم این مساله باعث شد تا
تفکر در سازمان صدا و سیما عوض شود و فرهنگ برنامهسازی تغییر کند و شاهدیم
که چقدر فضا عوض شده که الان شما میگویید باید در برنامهها المانی از
فرح و شادی دیده شود و خوشبختانه این فضا آنقدر در رسانه ما جا افتاده که
عنوان جشن رمضان برای برنامه این ماه انتخاب شده است. از طرفی هم نیمه
دوم ماه مبارک رمضان مصادف با میلاد امام حسن مجتبی(ع) است. در واقع به
ضیافتی بزرگ دعوت میشویم و دلیلی ندارد در این مهمانی خشک و رسمی باشیم،
زیرا وقتی شما به یک مهمانی دعوت میشوید بسیار منعطف هستید و از این بابت
بسیار خوشحالم که جشن رمضان در سالهای خودش این پویایی را هر سال داشته و
با اقبال مردم روبهرو شده است.
از اجرای کدام برنامهتان ناراضی هستید و اجرایتان از خودتان دور بوده است؟هر
تهیهکنندهای سلیقه خودش را دارد. گاهی برنامه، خوب و روان پیش میرود و
تمام بخشها با یکدیگر همخوانی و هماهنگی دارند و گاهی نیز همخوانی در این
قسمتها بسیار کمرنگ است. من از برنامه سال گذشته انتقاد دارم، چرا که
قسمتهای مختلف برنامه با یکدیگر هماهنگی نداشتند و مرتبط به هم نبودند؛
مثلا پس از پخش گزارشی بدون اینکه به استودیو برگردیم و مجریان در آن خصوص
حرفی بزنند یا ذهنها را از هرگونه مطلبی روشن کنند، متاسفانه یکدفعه
گزارش تصویری غیرمرتبط با موضوع قبلی پخش میشد و این مساله ناخودآگاه باعث
حذف مجری میشد. اما امسال بهتر است.
قاعدتا در کنار طنزی که ارائه میکنید در ماه رمضان مسائل معنوی را نیز باید در نظر بگیرید. سعی
کردهام از این شاخه به آن شاخه نپرم. همیشه در ژانر اجتماعی اجرا
داشتهام و هیچگاه وارد فضا و ژانرهای دیگری چون ورزش، اقتصاد، سیاسی و...
نشدهام، چراکه فضای اجتماعی را میشناسم و با روحیات مردم آشنایی کامل
دارم، بنابراین در برنامههایم حرفهایی از دل مردم میزنم. در واقع معتقدم
رسانهای موفق عمل میکند که مردم حرف خودشان را در آن بشنوند و تصویرشان
را در آن شاهد باشند. اگر مجری ـ چه در تلویزیون و چه در رادیو ـ سعی نکند
حرف مردم را انتقال دهد، مجری موفقی نبوده و مردم او را نمیپذیرند. باید
روز به روز بتوانیم همراه با مردم باشیم، حرفهای آنها را انتقال بدهیم و
مطابق روحیات آنها برنامه اجرا کنیم. اگر از شما بپرسم از کدامیک از
مهمانیهای فامیلی لذت بیشتری میبرید، مسلما مهمانیای را نام میبرید که
در آن مطلبی انتقال داده شود و نکتهای را دریافت کرده باشید. اگر
برنامهای فقط شوخی باشد گیرا نخواهد بود، اما اگر در برنامه مسیر یا
استراتژی تعیین کنید و بدانید مبدا و مقصد چیست با کمی چاشنی طنز میتوانید
به هدفتان برسید. ما در برنامهها سعی داریم همیشه شوخیها و لطیفهها
مطابق هدف برنامه باشد و از موضوع جدا نباشد، چرا که در هر کدام نکتهای
گفته میشود و مردم آن نکته را میپسندند و همیشه تلاش کردم از هرگونه
لودگی به دور باشم و شوخیهایم شوخی صرف نباشد. خوشبختانه در برنامه به
هیچکدام از قومیتهای شریف ایرانی یا لهجههای زیبای آنها اهانت نکردهام و
در اجرا با آتشافروز و چه زمانی که با احمدزاده بودم، سعی کردهام شوخیها با همدیگر و در مورد یکدیگر باشد تا مردم نرنجند.
از اجرای مشترکتان بگویید و فرصتها و دشواریهای این نوع اجرا؟در برنامهای با آقای داوود رشیدی و داریوش ارجمند حضور داشتم. جناب
آقای رشیدی خطاب به من گفت تو و آقای احمدزاده مانند لورل و هاردی
میمانید یعنی این که در سینما و تلویزیون جهان جدی و طنز، چاقی و لاغری و
... کنتراستی دارند که مردم این تضاد را میپسندند. آتشافروز
انسانی محجوب و باحیاست یا احمدزاده آدمی مومن و مذهبی است و حضور من (که
طنز ایجاد میکنم) در کنار این دو تضاد ایجاد میکند و گویا این تضاد برای
مخاطب دلنشین است.
از اجرایتان دربرنامه «وقتمون کمه» بگویید؟ برنامه
وقتمون کمه، برنامهای کاملا اجتماعی است و بخشهای مختلفی دارد. در بعضی
بخشها با علائم راهنمایی و رانندگی (که توسط احمدزاده با هدف خاصی برداشت
شده) به زندگی خصوصی افراد وارد میشویم. مثلا در کنار علامت عبور ممنوع
احمدزاده در پلاتویی میگوید که ما حق دخالت را در زندگی فرزندان و...
نداریم، چراکه دخالت تنشهایی ایجاد میکند، روابط را تحت تاثیر قرار
میدهد و.... در واقع میتوان گفت این علامتها به نوبه خود نمادسازی
میشود، زیرا هر زمانی که این علامت را میبینیم میدانیم در زندگی شخصی ما
کاربرد دارد یا در برنامه ماقبل و آخر جسدی کفنشده در برنامه آوردیم و
خواستیم موضوع غیبت را بازگو کنیم. همه ما بارها و بارها آیه شریف قرآن را
که میگوید غیبت کردن مثل این است که شما گوشت برادر مرده خود را میخورید،
شنیدهایم. فکر میکنید زمانی که دو مجری بالای سر جسد نشستهاند و به
یکدیگر میگویند گوشت مرده بخور، تاثیر بسزایی در ذهن نمیگذارد؟ در واقع
با این بخش میخواهیم بیان کنیم شما با غیبت و تهمت براحتی میتوانید روابط
اجتماعی، زندگی و... را مخدوش و ویران کنید. با وقتمون کمه سعی داشتیم در
قالب طنز مشکلات را بیان کنیم یا حتی بخشهایی را نیز به مشاغل اختصاص
دادیم. اگر خاطرتان باشد مهمان خانمی داشتیم که راننده تاکسی بود. در این
بخش سعی کردیم درخصوص مشکلات او صحبت کنیم. اینکه به ظاهر میگویند بیکاری
برطرف شده آیا واقعا اینچنین است؟ در صورتی که راننده اتوبوس لیسانس زبان
ایتالیایی دارد. درواقع میخواهیم بدانیم بیکاری رفع شده یا اینکه به
بیکاری پنهان تبدیل شده است. در واقع وظیفه رسانه مطرح کردن انتقادهاست تا
جامعه اصلاح شود.
حوزه طنز چقدر میتواند به آموزش کمک کند و مخاطبپسند باشد؟طنز بسیار تاثیرگذار است. نیچه میگوید: «ناراحتیها به دنبال ما میآیند، ما باید به دنبال شادی بگردیم.»
طنز میتواند مسائل را راحت بیان کند و آگاهیدهنده باشد. من مدعی آموزش
در قالب طنز نیستم، ولی مدعی آگاهی دادن به افراد جامعه در قالب طنز هستم.
طی این سالها در شبکههای مختلف تلویزیونی سریال و برنامههایی پخش شد که
هنوز تکیهکلامهایشان میان جوانها رواج دارد و به نوبه خود مسائل و
گرههایی از جامعه باز کرده است. مثلا مهران مدیری در سریال تلویزیونیاش اصطلاح پاچهخوار
را عنوان کرد. اینکه چاپلوسی و بادمجان دور قاب چیدن تا چه اندازه
میتواند ضربه بزند، مساله بسیار مهمی است. در بسیاری از جاها مشاهده
میکنیم وقتی شخص تعریف بیخودی میکند به او میگویند پاچهخواری نکن. به
نظرم این طنز کارش را خوب ارائه کرده، چرا که در جامعه طنز واقعا
آگاهیدهنده است. حالا اگر این طنز در اشکال مختلف به صورت لطیفه درآید
بسیار عالی میشود. بنابراین ما سعی کردیم لطیفه، ترانه، ضربالمثل به
گونهای ادا شود که پیام مناسبی را به مخاطب ارائه دهد.
به نظر شما آیا جامعه مخاطب این نوع طنز را میپذیرد؟این
به روحیات مسوولان مربوط میشود. وظیفه رسانه ملی این است که آنقدر مسائل
را روی آنتن ببرد تا آنها مجبور شوند عکسالعمل نشان دهند و در اصلاحش قدم
بردارند و این کار را رسانه ملی بارها و بارها انجام داده و در این زمینه
با موفقیت هم روبهرو بوده است. باید خودمان مشکلات را گوشزد کنیم و
نگذاریم کشورهای دیگر از طریق شبکهها و روزنامهها در این مسائل دخالتی
داشته باشند.
در خاتمه چه دعایی برای مخاطبانتان دارید؟بهترین
دعا میتواند آرزوی سلامتی باشد، چون معتقدم بزرگترین ثروت برای هر
انسانی سلامت اوست. چراکه اگر نقصی در هر یک از اعضای بدن پدید آید،
نمیتوان آن را حتی با میلیاردها پول رفع کرد. بنابراین در این ماه مبارک
همواره برای مردم شریف و نجیب ایران دعای سلامتی میکنم.
عسل بانو
جمعه 21 مردادماه سال 1390 ساعت 12:39 ق.ظ