در آن سال ها ویلهلم کونیگ که ادارهی موزهی ملی عراق را بر عهده داشت، هنگام کندوکاو در یکی از روستاهای خواجه ربو ( نزدیک شهر باستانی تیسفون - نزدیک بغداد )، به کوزهای سفالی به بلندی چهارده سانتیمتر برخورد که استوانهای مسی در خود داشت و در میان آن استوانه نیز میلهای آهنی جای گرفته بود. بررسیها از وجود مادهای اسیدی، مانند سرکه و نیز خوردگی شیمیایی در آن ظرف سفالی خبر دادند.
کونیگ بر این باور بود که یک باتری باستانی را پیدا کرده و باید برای شناساندن آن به جهانیان و اثبات ادعای خود کوشش کند.
بررسیها
نشان داد که پیشینه ی این باتری به حدود دو هزار سال پیش باز می گردد،
یعنی زمانی که اشکانیان ( پارتها ) بر میانرودان (بین النهرین) که از
زمان کوروش بزرگ تا یورش اعراب به ایران، بخشی از خاک ایران بوده است
فرمانروایی می کردند.
دکتر اِگ برشت پس از این آزمایش موفقیتآمیز مایل بود کاربرد این باتریها را برای آبکاری، بوسیله آزمایش عملی نشان دهد. بنابراین در سپتامبر همان سال نمونه ی خود را به یک وان آبکاری طلا که یک تندیس نقرهای در آن قرار داشت وصل کرد، پس از دو ساعت و نیم، یک لایه یک دهم میکرومتری (0.1 µm) روی تندیس نشسته بود. نتیجه این آزمایش به قدری شگفت انگیز بود که مجله ی اشپیگل در شماره ۲ اکتبر ۱۹۷۸ با آب و تاب از آن گزارش داد.