یلدا
از کجا آمد؟ اجداد ما 7 هزار سال پیش به تقویم خورشیدی دست پیدا کردند و
فکر نکنید به همین آسانی بود، کلی طول کشید بفهمند اولین شب زمستان...
شب میوههای رنگارنگ
اصلا چه کسی میگوید این شب هر سال که میگذرد کمرنگتر میشود؟ هیچ هم اینطور نیست.
یک نگاهی به خیابانها بیندازید و بعد به پیشواز بروید که از یکی دو روز
دیگر اساماسهایی دریافت خواهید کرد که حاوی تبریک و آرزو و شعر و جملات
نغز و قصار در توصیف این شب خواهد بود. شب یلدا، بلندترین شب سال چند روز
دیگر از راه میرسد. شب چله که حالا دیگر بهش میگوییم شب یلدا یکی از قدیمیترین جشنهایمان است.
از همین حالا برق و چشمک هندوانهها و آجیلها و انارها شروع شده است. حیف
که دیگر مثل قدیمها کرسیای نیست که دور آن بنشینیم و به ساعت نگاه کنیم
و تعجب کنیم که چقدر دیر میگذرد. اما میتوانیم دوباره خانه پدربزرگ و
مادربزرگ یا یکی از بزرگترهای فامیل جمع شویم و همه با هم باشیم و گل
بگوییم و گل بشنویم و بلندترین شب سال را که بهانهای است برای جمع شدن
دور هم پاس بداریم. میدانید که شب یلدا فقط چندثانیه بلندتر از شبهای
قبل است. جوجه را آخر پاییز میشمارند. شب یلدا وقت شمردن جوجههای یک سال
گذشته هم هست.
شب یلدا از زمان باستان در ایران جشن
بزرگی بوده است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن
خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی بیشتر خواهد شد، آخر پاییز
و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میدانستند و آن را جشن میگرفتند.
ایرانیهای دوران باستان، یلدا را شب تولد ایزد مهر «میترا» میدانستند
و در این شب دور آتش جمع میشدند و سفره گسترده پهن میکردند که البته
سفرههای یلدای آنها طبیعی است که با سفرهای که ما پهن میکنیم متفاوت و بیشتر نمادین بود تا خوشمزه!
به
خودمان نگاه نکنید که وقتی آجیل و هندوانه و شام مفصل شب یلدا را خوردیم
دیگر این شب برایمان تمام شده و سریع به رختخواب میرویم. قدیمها این
طوری نبود. باید تا دمیدن اولین پرتوهای خورشید بیدار میماندی و تولد خورشید را تماشا میکردی.
برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند
تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند بخواهند و در شب، دعایی به نام «نی ید» میخوانند که در حقیقت شکرگزاری نعمت کرده باشند. روز بعد از شب یلدا یعنی اول دی را خورروز
(روز خورشید) و دیگان میخواندند و استراحت میکردند و تعطیل عمومی بود.
چه کیفی میداد اگر حالا هم تعطیل عمومی بود و بعد از یک شب پرخوری تا ظهر
میخوابیدیم، نه؟!
رسم یلدا در شهرهای مختلف
- در شهرهای شمالی و آذربایجان
رسم بر این است که در این شب سفره کوچکی در سینی تزیین میکنند و به خانه
تازهعروس یا نامزد خانواده میفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود
هندوانهها را تزیین میکنند و شالهای قرمزی اطرافش میگذارند. درحالی که
مردم شمال یک ماهی بزرگ تزیین میکنند و به خانه عروس میبرند.
سفره مردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین و پر از خوراکیهای جورواجور است. در سفره مرکبات و هندوانه برای سردمزاجها و خرما و رنگینک را برای گرممزاجها میگذارند. حافظخوانی
جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب
نهتنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست.
- همدانیها در شب یلدا فالی میگیرند که اسمش فال سوزن
است. همه دور تا دور اتاقی مینشینند و مسنترین زن جمع به طور پیاپی شعر
میخواند. دختربچهای پس از اتمام هر شعر روی یک پارچه نبریده و آب ندیده
سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرها را فال خود
میدانند. خوردنیها در همدان تنقلاتی است که مناسب با آب و هوای آن منطقه
است و سر سفره یلدا میگذارند. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِویز
نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این استانهاست.
- در شهرهای مختلف خراسان خواندن شاهنامه فردوسی مرسوم است. یکی از آیینهای ویژه یلدا در استان خراسان جنوبی برپایی مراسم کف زدن است. در این مراسم خاص، ریشه گیاهی به نام چوبک
را که در این دیار به بیخ مشهور است، در آب میخیسانند و پس از چند بار
جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به اسم تغار میریزند. مردها و جوانهای فامیل
با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام دسته گز مایع را آنقدر هم
میزنند تا به شکل کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع
کف کند. کف آماده شده با مخلوط شیره شکر آماده خوردن میشود و بعد از
تزیین با مغز گردو و پسته آماده است برای بهرهبرداری! این وسط گروهی از
جوانها قبل از شیرین کردن کفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف
به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان اضافه میکنند و همه
را از خوردن این خوراک لذیذ محروم!
- در اردبیل رسم است مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و در شب یلدا معمولا گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند.
-
در شهرهای مختلف گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند و معتقدند که هر کس
در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما
را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از خوردنیهایی
است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در
فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و
کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از
هوای گرم اتاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، بعد از مدتی پخته و آبدار و
خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلانیها تا بهار آینده پیدا
میشود و هر وقت کسی هوس کند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را
از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک میخورند.
- مردم کرمان تا سحر به انتظار مینشینند تا از قارون
افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر
تکههای چوب میآورد. چوبها بعد به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده،
ثروت و برکت به همراه خواهند آورد
- باور اصفهانیهای قدیم این بوده که زمستان به دو بخش چله و چلهکوچیکه تقسیم میشد که موعد چله از اول دیماه تا 10 بهمن بود اما چله کوچیکه از دهم بهمن آغاز میشد و تا سی بهمن ادامه داشت. البته آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام چله زری (ماده) و عمو چله
(نر) تقسیم میشود زیرا از گذشته تاکنون همه موجودات و اشیاء را بر اساس
جنس مذکر و مونث تقسیم میکردند. اصفهانیها دوشب را به عنوان شب چله برپا
میکردند و آیینهای مخصوص به این شب را به جا میآوردند. آیین شب چله در
شهر اصفهان خانوادگی برگزار میشده است و خانوادههای اصفهانی با پهن کردن
سفرهای با عنوان سفره شب چله ، این شب را گرامی میداشتند.
- در استان
کرمانشاه شب یلدا جایگاه ویژهای دارد. مردم کرمانشاه براساس آیینی کهن در
این شب بیدار میمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجیل
خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و همدردی کنند. میوههایی نیز
در این شب خورده میشود که به گونهای نمادی از خورشید است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سیب سرخ یا لیموی زرد،
قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حکایت حسین کرد
شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین شامی کرمانشاهی در گذشته نقل مجالس
شب یلدا در کرمانشاه بود. آن روزها افراد فامیل بنا بر رسمی دیرینه به
خانه بزرگترین فرد فامیل که معمولا پدربزرگ و مادربزرگ بودند میرفتند و
باتکاندن برفهای زمستان از لباس هایشان در گرمای آرامش بخش کرسی فرو
میرفتند. افراد فامیل بر سر یک سفره باهم شام میخوردند و بر روی سفره
مخصوص این شب خوردنیهای متنوعی چیده میشد.
خوراکیهای شب چله
اجداد
ما سر سفرههایشان در شب یلدا میوههایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب،
خرمالو و به میگذاشتند و بیشتر این میوهها را نمادی از خورشید میدانستند. هندوانه که قاچهای مدور میخورد مثل خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است.
مردم
تالش به جز خوردن هندوانه در شب یلدا، با پوست آن فال هم میگیرند. برای
این کار پوست هندوانههای شب یلدا را برش میدهند، آن را چهار قسمت کرده،
چهار تکه را به دست گرفته و نیت میکنند. بعد از اینکه نیت کردند پوست
هندوانه را از جلو به پشت سر میاندازند.
طبق رسم تالشیها، اگر دو
قطعه سبز و دو قطعه سفید بیفتد، خوب است. یک قطعه سبز و سه قطعه سفید،
باطل است و هر چهار قطعه سبز یعنی اینکه کسی که نیت کرده خیلی خوش شانس
است.
انار یکی دیگر از میوههای یلداست که نماد تناسل نسل و زایش
است. آن را دانه کنید و در ظرف سفالی رنگی بریزید. میتوانید انار را با
گلپر بخورید. گلپر علاوه بر خاصیتهایی که دارد اگر با انار همراه شود از
سرماخوردگی پیشگیری میکند.
در شب یلدا و براساس رسوم و باورهای قدیمی،
مردم با خوردن میوههای تابستانی با آنها خداحافظی میکنند تا سال بعد و
با خوردن آجیل و تنقلات به استقبال زمستان میروند و شب چله را جشن
میگیرند. پس میخوریم تا با سرما، ناباروری، پژمردگی و مرگ مبارزه کرده
باشیم و میخوریم تا یادمان به فصل گرما، روشنایی، باروری، سبزی و زندگی
باشد!
آجیل شب چله قدیمها شامل دانههایی چون گندم و نخود برشته، تخم
هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجیر و توت خشک بود و حالا با
انواع برگهای خشک شده مثل برگه هلو و آلو همراه است و در آن از تخم
هندوانه و گندم خبری نیست. اما برعکس شب عید که پلو و ماهی غذای مخصوص آن
است، شب یلدا غذای مخصوصی ندارد.
هر یک از خوردنیهای شب چله علاوه بر اینکه نماد چیزی هستند، خاصیت درمانی و طبیعی دارند. جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم»
در رابطه با خواص مواد غذایی که در این شب خورده میشود، نوشته است: «مردم
معتقد بودند با خوردنیهای سفره شب یلدا، مثل خوراکیهای پای سفره هفتسین
طبیعت گرم خود را میتوانند سرد کنند و طبیعت سرد خود را گرم کنند. به این
صورت که اگر از گرمی مزاج رنج میبرند، هندوانه و انار و اگر از سردی
ناراحت میشوند، توت و کشمش و خرما و مثل آن بخورند.»
در واقع این
میوهها و خوراکیها هر یک بار معنایی نمادین با خود دارد. یکی از رسمهای
شب یلدا، فال حافظ گرفتن است. غزلیات حافظ یار جدانشدنی سفرههای یلداست.
یلدا از کجا آمد
شب
یلدا در نیمکره شمالی زمین، همزمان است با انقلاب زمستانی و به همین دلیل
از آن شب به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود.
«یلدا»
اسم دخترانه است و اسم بعضی از شما که دارید اینجا را میخوانید اما در
اصل برگرفته از زبان سریانی است و معنایش هم یعنی تولد. جشن میلاد مسیح که
در 25 دسامبر است، در اصل جشن ظهور میترا بوده که
مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد مسیح قرار دادند. یلدا اول
زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب سال است.
یلدا را میشود
جشن و گردهمایی خانوادگی هم دانست. در شب یلدا خویشاوندان نزدیک در خانه
بزرگ خانواده گرد میآیند. در سرمای اول زمستان، دور کرسی نشستن و تا
نیمهشب میوه و آجیل و غذا خوردن و به فال حافظ دل سپردن از ویژگیهای شب
یلداست.
یلدا از کجا آمد؟ اجداد ما 7 هزار سال پیش
به تقویم خورشیدی دست پیدا کردند و فکر نکنید به همین آسانی بود، کلی طول
کشید بفهمند اولین شب زمستان بلندترین شب سال است. همین نیاکان حرکت
خورشید را در برجهای آسمان اندازهگیری کردند و برای هر برجی نامی
گذاشتند. آنها گاهشماری را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسیم کردند. در
فرهنگ ایرانیان و نیاکان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست دارد.
کلمههای «چله نشستن»، «چلچلی» و در طبرستان واژههای «پیراچله،
گرماچله» اهمیت این عدد را در فرهنگ ایرانی نشان میدهد. باستانیها ماه
را به چهل روز تقسیم کردند و 9 ماه داشتند. اما بعد از مدتی این روزها به
سیروز تغییر پیدا کرد و ماه سیروزه شد.