این بار قصد داریم به یک ترانه از «عباس قادری» بپردازیم. به این امید که بیش از پیش، پی به اهداف پشت پرده گردانندگان آشوبهای اخیر ببریم و آگاه باشیم که کودتاکنندگان نرم و طراحان انقلاب مخملین با تطمیع برخی رانندگان تاکسی و اتوبوس جهت ترویج این ترانه، سعی در ترویج اهداف خود داشتهاند. حرکتی که از سالها قبل آغاز شده و این روزها نمود پیدا میکند. از آنجایی که ابیات این ترانه قرابت معنایی خاصی با هم دارند، ابتدا به صورت یکپارچه آن را مرور میکنیم، سپس به تفسیر آن میپردازیم.
در مصرع اول اشاره به زیارت رفتن یک اصلاحطلب میشود. چه دلیل و
برهانی قاطعتر از همین اشاره؟ هر آدم عاقلی میداند که اصلاحطلبان، دین
و ایمان درست و حسابی ندارند که بخواهند به زیارت و نماز جمعه بروند. هر
انسان آزاد و عدالت محوری میداند که زیارت و عبادت فقط مخصوص
اصولگراهاست. پس چطور مدعیان اصلاحات ناگهان ظاهر خود را تغییر میدهند و
در پی عوامفریبی هستند؟
چی؟ اصلاحطلبها هم مسلمونند؟ من از شما تعجب میکنم، به شما
اطلاعات غلط دادند، نزنید این حرفها رو. من به شما علاقه دارم! همین آقای
موسوی یا آقای کروبی. 70 - 60 سال خودشون رو مسلمون نشون دادند، برای
اینکه مردم رو فریب بدند، رفتند توی زندونهای شاه، توی انقلاب و جنگ شرکت
کردند، اما آخر سر ماه پشت ابر نموند و باطن غیر پاک خودشون رو نشون
دادند. این از کروبی و موسوی، دیگه چه برسه به طرفدارانشون؟ من اینجا
یکسری اطلاعات راجع به یه خانم اصلاحطلب دارم که روم نمیشه بگم. بگم؟!
بگم آقای موسوی؟
به سراغ مصرع دوم میرویم. از آنجایی که ننه جون من همیشه معتقد بود
رو سیاهی به زغال(یعنی اصلاحطلبان سیاهکار) میماند، در مصرع دوم
ترانهسرا اهداف شوم گروه خود را آشکار میسازد. این که ترانهسرا بعد از
زیارت به فکر دختر مردم و اغتشاشگری است و میخواهد سگ و گربهاش را به
خیابان بیاورد، خود روشنگر همه رازهاست. در یکی از مصرعها ترانهسرا قصد
القای این مفهوم را دارد که «هر چی میخواد بشه بشه» یعنی آنها برای حرکات
خود حاضر به پرداخت هر هزینهای هستند.
ادامه دارد!
مسعود مرعشی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
کوتاه از شب نامه |
شنیده شد به زودی طرحی ارائه میشود که بر اساس آن روزانه 10 اساماس به صورت خودکار از گوشی تلفن همراه شما به مکان نامعلومی ارسال شود تا درآمد مخابرات کاهش نیابد.
منبع : روزنامه اعتماد ملی