دختر جوان در اقدامی عجیب برای فراهم کردن مقدمات ازدواجش با یک زندانی، از مسئولان دادسرای جنایی تهران کمک خواست.
دختر
جوانی که صبح دیروز همراه پدرش در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران
حاضر شده بود گفت: آقای قاضی من برای ازدواج با یکی از زندانیان از شما
کمک میخواهم. پرستو – 30 ساله – در تشریح ماجرا گفت: جواد – مرد زندانی –
همسن خودم است. ما چند سال قبل با هم آشنا و به یکدیگر علاقهمند شدیم،
وقتی بزرگتر شدیم و خانوادههایمان در جریان این دوستی قرار گرفتند، از او
خواستم برای ازدواج پیشقدم شود و به خواستگاریام بیاید، اما از آنجا که
او شغل مناسبی نداشت، مخالفت کرد و گفت هر وقت کار مناسبی پیدا کرد و وضع
مالیاش خوب شد حتماً به خواستگاریام میآید. بدینترتیب چند سالی گذشت و
کمکم وضع مالی جواد خوب شد و به خواستگاریام آمد اما پدر و مادرم به او
جواب منفی دادند. پدرم گفت: «همه اهل محل میدانند جواد دزد و خلافکار است
و با افراد ناباب رفت و آمد دارد. پس به هیچ عنوان لیاقت دامادی خانواده
ما را ندارد.» پس از مخالفت خانوادهام جواد مدتی با من قهر کرد، من نیز
بشدت ناراحت و گوشهگیر شدم تا اینکه شنیدم او در جریان یک سرقت مسلحانه
دستگیر و به 12 سال زندان محکوم شده است. پرستو در ادامه گفت: چند ماه قبل
ناگهان جواد را در دوران مرخصی دیدم و تمام خاطرات گذشته برایم تکرار شد،
وقتی او را در ازدواج با خودم مصمم دیدم از همان روز تصمیم گرفتم به هر
قیمتی شده با جواد ازدواج کنم، بنابراین موضوع را با پدر و مادرم در میان
گذاشتم اما آنها بشدت مخالفت کردند. با این حال پس از چند ماه سرانجام با
هزار سختی موافقت پدرم را جلب کردم.پدر پرستو که همراه دخترش به دادسرا
آمده بود، گفت: «من خوشبختی دخترم را میخواهم. بارها به او گفتم با توجه
به شرایط و ویژگیهایش میتواند همسری مناسبتر از جواد بیابد و موجب
سربلندی خود و خانوادهاش باشد اما او معتقد است فقط با جواد خوشبخت
میشود. من هم خسته شدهام و دیگر مخالفتی نمیکنم چرا که مطمئنم گذشت
روزگار به او ثابت خواهد کرد ما فقط سعادت و خوشبختی او را میخواهیم اما
افسوس که او یکدنده و لجباز است. پدر پرستو در حالی که برای دخترش آرزوی
خوشبختی میکرد، گفت: من با این ازدواج موافق هستم و حاضر به انجام همه
مراحل قانونی هستم.بدینترتیب قاضی جابری با ارسال نامهای به مسئولان
قضایی زندان رجاییشهر از آنها خواست تا اجازه برگزاری مراسم عقد رسمی و
قانونی جواد و پرستو را با حضور یک عاقد در زندان فراهم کنند.دختر جوان
نیز هنگام خروج از دادسرای جنایی در حالی که بشدت خوشحال بود به خبرنگار
ما گفت: «جواد خیلی تغییر کرده و مطمئنم از کارهای خلاف خود پشیمان شده و
در این چهار سالی که در زندان بوده تصمیم عاقلانه و درستی برای ادامه یک
زندگی سالم و مشترک گرفته است. من مطمئنم میتوانم او را اصلاح و خوشبخت
کنم. جواد بارها در گفتوگوهای تلفنیاش ابراز ندامت و پشیمانی کرده و
امیدوارم هر چه زودتر آزاد شود تا زندگی مشترکمان را آغاز کنیم.